رژيم غذائى
سپتامبر 18, 2013
درد و درمان
سپتامبر 22, 2013
نمایش همه

سيستم رتيكولوآندوتليال و لوكوسيتهاى خون (گلبولهاى سفيد) اعظم مقاومت طبيعى بدن را در مقابل عفونت و مسموميت ها تاءمين مى نمايند بعضى از پروتئين هاى بدن مى توانند مانع حساسيت يا آلرژى شوند و در بدن بطور طبيعى وجود دارند اين مقاومت طبيعى را كه در مقابل سموم و عفونت ها وجود دارند ايمنى طبيعى گويند.
بعد از تولد به علت وجود اين پروتئين ها بعضى از ميكروبها نمى توانند به بدن حمله كنند، ماده اى به نام پروپردين properdine از پلاسما جدا كرده اند كه تقريبا دو برابر وزن ملكولى گاماگلوبولين مى باشد از بين بردن اين ماده به وسيله اشعه حساسيت بدن را در مقابل بعضى از بيماريها زياد مى كند يعنى مقاومت بدن كم مى شود. گرچه پروپردين تنها عاملى است كه به عنوان عامل ايجاد كننده ايمنى طبيعى شناخته شده است ، مع هذا امكان دارد كه علاوه بر گاماگلوبولين هاى طبيعى پلاسما، موارد مشابهى وجود داشته باشد كه بتواند اين ايمنى را تاءمين نمايند. پديده ايمنى طبيعى كم كم در مقابل تهاجم ميكروبها در بدن به وجود مى آيد و بعدا بدن در مقابل همان ميكروب مقاومت از خود نشان مى دهد عامل مهمى كه باعث پيدا شدن مقاومت بدن مى شود آنتى ژن و ماده مخصوصى كه بر ضد آن مهاجم در بدن تشكيل مى شود، آنتى كور گويند واكنشى كه بدن در مقابل آنتى ژن و آنتى ور به وجود مى آورد واكنش ايمنى گويند.
آنتى ژنها
عوامل مهاجمى كه بدن را دستخوش بيماريها قرار مى دهند اغلب تركيب پروتئينى دارند، عموما سموم ترشح شده از ميكروبها و ويروسها و نيز خود ميكروبها و ويروسها از جنس پروتئين ها مى باشند و اصولا پروتئين بكار رفته در آنها داراى وزن ملكولى زياد است بايد دانست كه موادى مانند چربى ها و قندها كه وزن ملكولى زياد دارند تاكنون توانسته اند واكنش ايمنى در بدن به وجود آورند يعنى مى توانند خاصيت آنتى ژن داشته باشند اما با قدرت كمتر.
پروتئينهاى خود بدن قادر به ساختن آنتى ژن نيستند اما اگر از شخصى به شخص ديگر وارد شدند، اين خاصيت را پيدا مى كنند مثل تزريق خون ناسازگار يا مثلا در پيوند نسجى از يك فرد به فرد ديگر ممكن است حساسيت نشان داده شود و پيوند نگيرد، اما در دوقلوها كه خونشان يكى است اين عمل انجام پذير است .
آنتى كورها
موادى كه بر عليه سم وارد شده ميكروبها و يا مواد وارد شده ديگر در بدن ، بوجود مى آيد آنتى كور ناميده مى شود.
آنتى كور اغلب از ملكولهاى گاماگلوبولين مى باشند و بعضى از آنها از نوع الفا يا بتاگلوبولين هستند اما از نظر نيرو مثل يكديگرند، واكنش آنتى كورى بدن بيشتر در مقابل همان آنتى ژن اختصاصى است يعنى هر آنتى ژنى كه آنتى كور به وجود آورد، آن آنتى كور ضد همان آنتى ژن رقيب خود مى باشد براى آنتى ژنهاى ديگر نمى تواند عرض اندام كند.
آنتى كور مى تواند در هر قسمت از سيستم بافت رتيكولوآندوتليال (بافت هم بند) به ويژه در گره هاى لنفى مغز استخوان و حتى در بافت لنفى ، ديواره دستگاه گوارشى و معده و روده ها ساخته شود، محلى كه آنتى كور ساخته مى شود با محلى كه آنتى ژن يا عامل بيمارى زا وارد شده است ارتباط نسبى دارد، مثلا اگر آنتى ژن در پوست وارد شد، آنتى كور در گره هاى لنفى مى باشد كه آن را (پشك ) نامند اين موضوع در امر معالجه و پاكسازى بدن خيلى مؤثر است زيرا:
هر عضوى كه بيمار شده است بايستى داروى ضد درد همان عضو را به كار برند، براى اينكه بيمارى در محل برخورد آنتى ژن به عضو به وجود مى آيد لذا مى توان گفت كه داروها عامل كمك دهنده به سلولهاى سازند آنتى كور مى باشند.
تعداد آنتى كورهاى به وجود آمده به چه چيز بستگى دارد؟
بدن يك فرد مى تواند در هر آن مقدار زيادى آنتى كور بسازد و به آنتى ژنهاى وارد شده جواب مثبت دهد اين در صورتى است كه تعداد آنتى ژنهاى وارد شده يكسان باشند، اما اگر يكى از اين آنتى ژنها قويتر باشد پاسخ آنتى كورها فقط به همان نوع قويتر است .
از اين مسئله باز نتيجه گرفته مى شود كه : عوامل بيمارى زا آنكه قدرت بيشترى دارد خود را نشان مى دهد مثلا در موقع خوردن غذاهاى متعدد، يا داروهاى متنوع آنكه قدرت اثرش بيشتر باشد خود را نشان مى دهد تغييراتى را كه بدن آدمى در مقابل بعضى از عوامل نشان مى دهد اصطلاحا آلرژى و حساسيت مى نامند كه اين تغييرات در افراد متفاوت است يعنى همه موادى كه باعث آلرژى مى شوند نزد افراد يكسان نيست از اين جهت آثار حاصله براى افراد برابر و مثل هم نيست لذا مشاهده مى شود كه هر كس ‍ در مقابل چيز بخصوصى حساس است .
مكانيسم پيدايش حساسيت يا آلرژى را چنين بيان مى كنند كه :
برخورد آنتى ژن يا حساس كنند نه اوليه با آنتى كور يا ضد سمى كه قبلا در بدن وجود داشتته و به سلولها چسبيده است ، باعث پيدايش آلرژى خواهد شد و همين برخورد آنتى ژن به آنتى كور باعث ورم و فساد سلولها خواهد شد كه نتيجتا سلول پاره شده ماده سمى در خون مى ريزد، اين ماده سمى باعث عوارضى خواهد شد كه برحسب مزاجها و انسانها عكس العمل متفاوتى به وجود مى آورد.
مواد سمى كه بوسيله سلولهاى آزرده در خلال واكنش آلرژيك بوجود مى آيد چيست ؟
مواد متعدد و مختلفى كه در دنباله واكنش آلرژيك به وجود مى آيد از سلولها خارج شده و اين مواد شامل هيستامين و مواد شبيه به هيستامين ، استيل كولين ، آوتوزين ، ليتزوسيتين ، هپارين ، لكوتاكسين و حداقل يك آنزيم پروتئوليتيك مى باشد.
مسلم است كه مقدارى از اين مواد به هر نقطه اى از بدن (به وسيله جريان خون ) برسد، ضايعه اى ايجاد خواهد كرد، بنابراين ضايعه آلرژيك مى تواند در نقاط ديگرى غير از كانون واكنش بين آنتى ژن و آنتى كور حالت غير طبيعى به وجود آورد.
بيشتر رنجها و دردها پراكنده بدن ممكن است داراى يك مبداء باشد كه از آنجا به جاى ديگر سرايت كرده است و با معالجه آن عضو ساير اعضاء بهبودى خواهند يافت لذا خاطر نشان مى سازد كه در صفحات آينده بحث زيادى در اين باره مى شود كه مثلا سردرد با علت معده اى يا سردرد به علت رحمى يا پادرد به علت ورم روده و غيره اينها همه پايه و اساس علمى دارد و بايستى مورد توجه قرار گيرد.
حساسيت افراد نسبت به آلرژى ها
بعضى از افراد ممكن است به چند ماده شيميائى حساسيت از خود نشان دهند و زمينه مساعدى براى ابتلاء به بيمارى هاى مختلف داشته باشند.
آلرژن ها چند نوع مى باشند از آنجمله :
آلرژن هائى از راه تنفس وارد مى شوند مثل پولن گياهان ، قارچ ها، گرد و غبار با منشاء گياهى ، ذرات پوست و پشم ، بخارهاى مختلف ، داروى آرايشى ، عطرها و بوهاى تند.
آلرژن ها يا حساسيت دهنده هاى خوراكى
بيشتر غذاها ممكن است باعث حساسيت شوند، لاكن گندم ، شير، ماهى ، آجيلها، شكلات ، گوشت و توت فرنگى و غيره بيمارى زاترند.
حساسيت دهنده هاى داروئى
همه داروها مى تواند حساسيت ايجاد كنند، اما تركيبات آسپرين و مسكن ها و سولفاميدها شايع ترند.
آلرژى از عوامل عفونت زا
مثل باكتريها، انگلها، قارچها، و انواع ويروسها و انواع باسيلها و غيره كه نوع حساسيت نسجى ايجاد مى كنند. مثل توبركولهاى سلى گومهاى سيفليسى و ساير گرانولوم ها.
آلرژن هاى فيزيكى
مثل گرما، سرما، نور و ساير اشعه ها، فشار و غيره .
آلرژن هاى تماسى
اين دسته از مواد حساسيت دهنده بر روى پوست و مخاط اثر كرده و سبب بروز درماتيت يا ورم مى گردد. متداول ترين حساسيت دهنده هاى پوستى يا تماسى عبارتند از گلها، مواد رنگى ، لاستيك ، فلزات مواد حشره كش ، پشم ، پوست حيوانات مختلف ، چرم ، جواهرات ، مواد آرايشى ، بسيارى از مواد صنعتى ، شيميائى ، سيمان و براى خانمها بخصوص پودر رختشوئى و مواد پاك كننده مثل مايعات ظرفشوئى و غيره .
ورم ملتحمه بهاره
يك نوع آلرژى فصلى است كه داراى عامل آلرژن يا حساسيت دهنده اى مقاوم مى باشد كه بيمار را سالها مبتلا به خارش چشم و ورم ، قرمزى و سوزش مى نمايد كه پولن هاى گياهى ، اسپور قارچها گردوغبار گوناگون ، پر، كرك حيوانات و يا غذاها مى توانند عامل اين بيمارى باشند.
كهير (خيز عصبى عروقى )
كهير عبارت است از لكه هاى آلرژى موضعى كه در لابلاى جلد (پوست ) به وجود مى آيد، در خيز عروقى بثورات مشابه كهير است اما وسعت ناحيه خيز بيشتر است و بثورات عمقى تر قرار مى گيرند در هر صورت بايد دانست كه بين اين دو فرق مهمى وجود ندارد و اين دو كيفيت را نمى توان از هم جدا به حساب آورد، علت بيشترين اين بيمارى ها همانا غذاها هستند.
مهمترين عامل كهير حاد را ممكن است خوردن ميوه جات و سبزيجات فصلى دانست ، آجيلها نيز مى توانند عامل بيداركننده اى باشند، در كهير مزمن بيشترين عامل را مى توان تخم مرغ ، گندم ، گوشت ، پياز، داروها مثل آسپرين ، پنيسيلين ، داروهاى خواب آور، فيناستين پرومورها، گزش ‍ حشرات ، تزريق سرمهاى حيوانى ، هورمونها يا هر چيزى كه داراى مواد فوق باشد بايد دانست كه به محض ورود به بدن حساس ، كهير ظاهر مى نمايند.

درمان كهير
كهيرهاى حاد را با دادن ضد حساسيت ها مى توان خاموش كرد، پرهيز غذائى خيلى لازم است زيرا ممكن است عامل بيمارزائى در غذاها باشد دادن مسهل خيلى مفيد است (۲۰ تا ۳۰ گرم سولفات دومنيزى صبح ناشتا)
گياه درمانى به پاكسازى خلط غالب اهميت مى دهد زيرا معتقد است كه بيشتر بيماريها از طريق گوارش است .
رينيت آلرژيك
(يا تب يونجه آتوپيك يا رينيت آلرژيك دائمى )
اين بيمارى نوعى آماس مخاطى است و علائمى چون عطسه فراوان ، آبريزش از بينى احتقان بينى كه معمولا با ورم پلك چشم و حلق همراه است ، اين عارضه گاهى در فصول معينى از سال پيدا شده و زمانى دائمى مى باشد.
تب يونجه (يا بيمارى پولن )
تب يونجه كه نوع فصلى رينيت آلرژى مى باشد معمولا در اثر پولنها يا قارچهائى كه به وسيله باد در فضا پراكنده مى شود به وجود مى آيد، نوع بهاره اين مرض حساسيتى است كه در مقابل پولن گياهى به وجود مى آيد كه اين گياهان حساسيت دهنده عبارتند از:
درخت بلوط نارون ، افرا، درخت گل و غيره .
نوع تابستانى اين مرض بيشتر حساسيت در مقابل پولن علفها، نظير زنگ گندم و ذرت و برخى كفكها يا اسپور قارچها و غيره است .
نوع پائيزه آن بيشتر در پائيز شدت كرده و مربوط به گياهانى كه برگ ريزى دارند مى باشد.
درمان :
دادن داروهاى ضد حساسيت ، دادن كورتكوستروئيدها بكار بردن ضد هيستامين ، تجويز داورهاى مقلد سمپاتيك از طريق خوراكى كه باعث انقباض عروق و باز شدن مجارى بينى مى شود مثل پروپانولامين يا فنيل افرين در بعضى از موارد اترپين مى تواند ترشحات بينى را كم نمايد درمان گياهى اين بيمارى در مبحث زكام آمده است .