ايمنى و آلرژى
سپتامبر 20, 2013
بيمارى چيست
سپتامبر 25, 2013
نمایش همه

درد يك مكانيسم محافظ بدن است . زيرا موقعى توليد مى شود كه ضايعه اى بافتى ايجاد شده باشد، بدين ترتيب باعث مى شود كه شخص ‍ درصدد دفع عامل آن برآيد مثلا نشستن مدت زيادى روى پاها يا تحت فشار چيزى قرار گرفتن به علت قطع جريان موقتى خون و تحريك عصب مربوطه ، درد ايجاد مى شود.
محل اصلى درد به علت پيچيدگى شاخه هاى عصبى و زيادى آنها بطور دقيق تعيين نمى شود مگر جائى كه از رشته هاى عصبى كمترى برخوردارند مثل دستها و نوك انگشتان ، اين گونه دردها ممكن است در محل اصلى خود حس نشود و در جاى ديگرى محسوس شوند، مثل دردهاى انتقالى معده به سينه و قفسه صدرى يا انتقال دردهاى سياتيكى در اثر آسيب مهره هاى كمرى به پاها و زير رانها (در صورتى كه مهره كمترى آسيب ببيند درد در زير رانها حس مى شود).
محرك گيرنده حس درد
معتقدند كه نسوج ، هيستامين آزاد مى كند و اين ماده باعث تحريك گيرنده هاى حس درد مى شود اين ماده حساس كننده در هر ضايعه بافتى به وجود مى آيد و اگر اين ماده از خارج هم به بدن تزريق شود درد شديدى را ايجاد مى نمايد. بعضى از داروها اثر خنثى كننده گى روى ماده دردزا دارند كه با خوردن آنها باعث تسكين درد مى شود. (علت تسكين دردها، خنثى شدن اين ماده است ).
محل دريافت حس درد
دردهاى بدن پس از اينكه وارد نخاع شدند از آنجا به طرف مغز رفته به ناحيه خاكسترى قشر مغزى مى رسند پس از گذشتن از اين مسير درد حس ‍ مى شود.
طاقت افراد نسبت به درد
طاقت افراد نسبت به درد خيلى متفاوت است بطورى كه بعضى كوهى را مو و عده اى موئى را به كوه نشان مى دهند لذا واكنشهاى روانى كه نسبت به درد ايجاد مى شود نمى تواند ملاك كاملى براى شدت درد باشد، اين واكنشها عبارتند از، اضطراب ، گريه و ناله ، افسردگى ، تهوع و تحريك پذيرى هاى ديگرى كه هيچكدام براى طبيب ملاك كاملى براى وجود و عدم شدت درد نيست اين تظاهرات مربوط به زمينه روحى بيمار است .
درد منتشره
بيشتر دردها دورتر از محل حقيقى خود حس مى شوند، گاهى دردهاى سطحى نقطه اى از بدن در جاى ديگرى خود را نشان مى دهند و زمانى دردهاى داخلى به سطح بدن مى رسند يا درد، احشايى ، داخل شكم بر احشاء ديگر داخل شكم سرايت مى كند.
بطور كلى مى توان گفت كه دردها گرچه ممكن است از يك عضو باشند ليكن مى توانند بيشتر اعضاى ديگر را تحت قلمرو ناراحتيهاى خود قرار دهند. براى تسكين اين دردها اگر داروئى باشد كه داراى خاصيت تسكينى روى بيشتر اعضاء را داشته باشد داراى اهميت زيادى است كه خوشبختانه اين خاصيت در داروهاى گياهى موجود است و يك داروى تجويز شده گياهى علاوه بر اين كه زيانى براى بدن ندارد مى تواند بيشتر اعضاى بيمار را تحت درمان و بهبودى قرار دهد.
دردهاى احشايى اعضاء مختلف
درد قلبى ، چون قلب نسبت به ضربه هاى مستقيم حساس نيست و درون قفسه سينه قرار گرفته لذا بيشتر دردهاى قلبى بايستى مربوط به كم خونى عضله قلب دانست اين دردها بيشتر به قاعده ، گردن ، عضلات سينه و در امتداد بازوها مخصوصا بازوى چپ از طرف بالا به پائين منتقل ميشوند و اين دردها بيشتر در طرف چپ سينه نيز احساس مى شود، درد كم خونى عضله قلب ممكن است در اثر تنگ شدن عروق كرونر به علت اسپاسم يا انقباض باشد در اسكلروزيا سخت شدن عروق غذا دهنده قلب ، اين عروق به علت فوق دايما تنگ بوده كه نتيجه اش درد دايم جلو قلبى را سبب خواهد شد.
وجود لخته خون يا چربى در اين عروق ، درد جلو قلبى دائم خواهد داد يكى ديگر از علل مهم اين دردها و سكته هاى ناگهانى ، چاقى و زياد بودن چربى خون و زيادى وزن بدن است ، در اثر استرس و هيجانات و حرص و جوش خوردنهاى اضافى دردهاى جلوقلبى فراوانى ديده مى شود.
اضطراب و نگرانى براى چاقها، چرب خونها و پرخورها عامل بسيار بدى خواهد بود، زيرا اين عوامل ، موجب سكته است .
دردهاى مربوط به مرى
دردهاى مرى معمولا در حلق ، قاعده گردن ، بازوها و ناحيه ميانه سينه خود را نشان مى دهند قسمتى از مرى كه به معده وصل مى شود بدون اينكه ارتباطى با قلب داشته باشد، درد آن به قسمت جلوى قلب منتشر مى شود، اين دردها در اثر گشادى ته مرى يا التهاب معده يا مسموميت ها به علل ميكروبى پيدا مى شوند.
دردهاى معده
دردهائى هستند كه از ته معده شروع مى شوند، اصولا مربوط به التهاب معده مى باشند در قسمت بالا يا اندكى در پائين قلب حس مى شوند و اين دردها بيشتر شباهت به سوزش دارند و به سوزش قلبى معروف هستند، دردهاى زخم معده بيشتر در زير استخوان جناق سينه و بالاى ناف خود را آشكار مى سازند و تقريبا نقطه اى شكل هستند و بيشتر مبداء شيميائى دارند، كه به علت زيادى اسيدهاى معده مى باشند.
دردهاى مربوط به مجارى كيسه صفرا
اين دردها در قسمت ميانى اپى گاستر (معده ) احساس مى شوند و محل آنها تقريبا منطبق بر محل درد زخمهاى معده است و داراى سوزش هستند از اين رو شبيه به دردهاى زخم معده مى باشند اما رابطه آنها با غذا مثل رابطه زخم معده با غذا نيست ، دردهاى مربوطه به كيسه صفرا بيشتر در نقطه اى از شانه راست حس مى شوند كه با خوردن غذاى چرب و سرخ كرده و پرحجم بيشتر مى گردند.
دردهاى مربوط به لوزالمعده
در اينجا دردهاى بسيار شديدى در جلو و عقب لوزالمعده حس مى شود كه به دردهاى كشنده معروف است .
دردهاى كليوى
كليه ، لگنچه و حالبها همگى در پشت صفاق قرار دارند و بيشتر درد در پشت عضو زنجور حس مى شود، گاهى هم به زير شكم منتقل مى شوند، درد مربوط به مثانه مستقيما روى خود مثانه احساس مى شود گاهى درد مثانه به كشاله ران و بيضه ها تير ميكشد درد سنگ كليه در ناحيه كليه و سنگ حالب در ناحيه مثانه و جلو شكم و سنگ داخل مثانه به سر آلت و تنه آلت و به كشاله ران تير مى كشد.
دردهاى مربوط به زهدان
در زير شكم احساس مى شود اگر تخمدانها و جسم رحم آزرده شده باشد معمولا در دور ديواره شكم ، قسمت تحتانى تنه يا به پشت كشيده مى شود.
تيك دردناك
پديده تيك دردناك به دردهائى گفته مى شود كه شبيه به فرو رفتن خنجر باشد و در بعضى از اشخاص در يك طرف صورت پيدا مى شود و دردى شبيه برق گرفتگى ايجاد مى كند كه بسيار طاقت فرسا است و بيشتر در مسير اعصاب سوم و پنجم انتشار مى يابد و هر بار ممكن است چند ثانيه طول بكشد و گاهى بيشتر و معمولا تحريك نقاط حساس صورت مثل پوست سر يا دهان يا بينى يا گوشه هاى لب باعث شروع ناگهانى درد مى شود اين نواحى را نواحى انفجار مى نامند گاهى هنگام فرو رفتن لقمه غذا و تماس آن با لوزه ها درد شروع مى شود.
بطور كلى اين بيمارى را نورالژى تيرى ژومو گويند كه درد آن شديد و بسيار مزاحم بيمار است .
درمان :

اروهائى كه براى ميگرن تجويز مى شود همگى و همه دستورات آن در اين جا مؤثر مى باشد مخصوصا ماليدن سركه و گلاب و داروى مربوط به آن – يعنى داروئى كه بايستى در گلاب سركه ريخته شود كه در مبحث ميگرن گفته مى شود اگر مرتبا به محل درد ماليده شود در تسكين آن مؤثر است .
مقاومت بدن در مقابل عفونت ها
بدن به طور دائم با ميكروبها، انگلها، سموم و همه عوامل بيمارى زا در تماس است ، بعضى از اين عوامل بيمارى زا مثل ميكروبها و انگل ها در دهان ، روده ها، دستگاه ادرارى تناسلى و زير بغل ، پشت گوش ، زير پستان ، كشاله ران ، دست ها وجود دارند كه به محض زخم شدن بدن يا ضعف بدن در اثر سرماخوردگى و يا با ورود مواد غذائى مى توانند موجب بيمارى شوند، با اين طريق بدن آدمى هميشه در معرض تهاجم بيماريهاى مختلف خواهد بود.
گروهى از نسوج بدن كه سيستم رتيكولوآندوتليال ناميده مى شوند (بافت هم بند) بطور دائم در حال مبارزه با اين مهاجمين مى باشند اين قسمت از بافت هم بند به دو طريق در اضمحلال بيماريها عمل مى كند.
۱- از بين بردن عوامل مهاجم به وسيله عمل بيگانه خوارىphagocytosis
۲- به وسيله ساختن عوامل ضد بيمارى (آنتى كور) يا مواد ايمنى بخش ‍ (anticor) سيستم بافت هم بند قادر است كه به وسيله بلع ماده بيمارى زا، آنها را از بين ببرد و يا موادى ترشح كند كه آن ماده باعث كشته شدن عوامل بيمارى زا گردد.
اين سيستم شامل سلولهاى بيگانه خوار مغز استخوان ، طحال ، كبد، گره هاى لنفاوى ، گلوبولهاى سفيد خون و سلولهاى بيگانه خوار سيارى كه در بدن مرتبا در جستجوى عوامل مهاجم هستند، مى باشد.
كليه اين سلولها باهم در ارتباط نزديك مى باشند و از حال يكديگر آگاهند مانند سربازانى كه با بى سيم در ميدان مبارزه ، از حال يكديگر باخبرند.
چون دفاع بدن به وسيله عوامل بيگانه خوار (كبد، طحال ، مغز استخوان ، خون ، نسوج ، و غيره ) انجام مى شود لذا بخصوص در زمان بيمارى بايستى نكات بهداشتى رعايت شود كه كار آنها زيادتر از زمان طبيعى آنها نشود. براى رعايت اين امر، لازم است استراحت ، آسايش و مخصوصا به غذا توجه كامل شود و از خوردن غذاهائى كه باعث كار بيشتر دستگاههاى فوق مى گردد، خوددارى شود و هر چه غذا لطيف تر، سبك تر و زودهضم تر باشد به عمل مبارزاتى بدن كمك مى گردد.