مقدمه: حکمای ایرانی در زمینه طب سنتی با هدف حفظ سلامتی و پیشگیری از بیماریها شش اصل را وضع کرده و به آنها “شش اصل ضروری” گفتهاند. از آنجا که قرآن کتابی جامع برای بشر است، امور ضروری برای حیات انسان یقیناً در قرآن آمدهاند. از این رو یافتن اصول فوق در قرآن، مُهر تأییدی بر صحّت آنها و مشوّقی برای رعایت آن جهت حفظ سلامتی است.
اهداف: هدف این مطالعه، آگاهی یافتن از دیدگاه قرآن در رابطه با شش اصل ضروری طب سنتی ایرانی در حفظ سلامتی است.
مواد و روشها: ابتدا از نمونههای مبتنی بر هدف و منتخب از کتب طب سنتی ایرانی مطالب مورد نظر استخراج شد و به طريق مطالعه کیفی از نوع پديدهشناسي، تحت مطالعه عميق قرار گرفت. سپس دادهها با روش آنالیز محتوا تحلیل شدند. همچنین با استفاده از نرمافزارهای معتبر قرآنی، آیات مرتبط با مطالب یافت شده و به ترجمه و در صورت نیاز، به تفسیر آنها رجوع شد.
يافتهها: شش طبقهی اصلی “محیط زندگی”، ” تغذیه”، “حالات روحی”، تحرک بدنی”، “خواب و بیداری”و ” استفراغ و احتباس”، و چهار طبقه ی فرعی “اقلیمها”، ” فصلها”، ” مقاربت”و “قاعدگی”، از آنالیز دادهها استخراج شد. این طبقات در قرآن، به سه شیوه “مستقیم”، “غیرمستقیم” و “تلفیقی”، بیان شدهاند.
نتیجهگیری: اصول ضروریه حفظ سلامتی در طب ایرانی نه تنها در قرآن بیان شدهاند، بلکه مورد تأکید قرار گرفتهاند.
صحت یا سلامت عبارتست از حالتی که در آن، افعال صحیحه سلیمه از انسان صادر میشود و حفظالصّحه طبق تعریف اطبا، یعنی علم به تدابیر بدنهای سالم (۱). در مکتب طب ایرانی، برای حصول سلامتی به اموری توجه میشود که به آنها، اسباب حفظالصحه میگویند که خود به دو گروه اسباب ضروریه و اسباب غیر ضروریه تقسیم میشوند. اسباب غیر ضروریه، انجامشان یا ترکشان برحسب مورد، به حفظ و یا اعاده سلامتی کمک میکند (۱, ۲) و اسباب ضروریه، شامل مجموعه عواملی است که بدون آنها نه تنها سلامتی، بلکه حیات میسر نیست (۱)؛ و تعداد آنها ۶ مورد است، لذا به آن سته ضروریه میگویند (۱, ۲). جالینوس میفرماید: “اگر سته ضروریه، کمیت و کیفیتش آن طور که شایسته است و در حد اعتدال حفظ شود، اسباب سلامتی هستند”(۳). سته ضروریه شامل این ۶ امر است: هوا و هرچه بدان تعلق دارد، خوراکیها و آشامیدنیها و زیر مجموعههایش مثل انواع غذاها، رعایت ترتیب در خوردن غذا و…، حرکت و سکون نفسانی و آنچه در آن بحث میشود مانند غضب، شادی، ترس، غم و…، حرکت و سکون بدنی و مباحث مرتبط با آن، خواب و بیداری و در آخر، احتباس و استفراغ و مسائلی که در آن مطرح میشود مانند جماع و حیض (۱, ۲, ۴). در قرآن، آیات زیادی در رابطه با دستورات حفظ سلامتی آمده است که برخی واضحاً تکلیف را مشخص میکند نظیر این آیه:” كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ “(۵) که صراحتاً دستور به خوردن خوراکهای پاکیزه داده است (۶) و یا ” حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ “(۷) که صراحتاً خوردن مردار، خون، و گوشت خوک را نهی کرده است (۶) برخی آیات نیز به طور غیر مستقیم در مورد موضوع صحبت کرده، و فقط مصادیقی از بحث مورد نظر را ذکر کردهاند، نظیر آیه ۱۳۴ سوره آلعمران که با ذکر عبارت “وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ “، انسان را به فرو بردن خشم دعوت میکند (۶, ۸). نکته جالب این است که در قرآن، سته ضروریه جزء اموری هستند که به آنها تأکید فراوانی شده است. از طرفی این ۶ اصل، استقرایی هستند (۱) پس در طول زمان میتوان بر آن ها افزود یا از آن ها کاست. به این ترتیب میبینیم که در قرآن به امور مهم دیگری که بر سلامتی انسان تأثیر میگذارند اشاره شده است، درحالیکه حکما آن اصول را جزء سته ضروریه نیاوردهاند؛ نظیر توصیههایی برای روابط اجتماعی مانند آیات ۹ تا ۱۳ سوره حجرات (۹). با توجه به این که سازمان جهانی بهداشت سعی میکند در تعریف سلامت، ابعاد وسیعتر و کاملتری از انسان را لحاظ کند (۱۰)، میتوان با الهام از کلام خدا و با در نظر گرفتن نیازهای بشر امروز، امور ضروریه کاملتری یافت که غایتش، حفظ سلامتی انسان باشد و علت غایی حفظ سلامتی نیز بندگی خداست؛ همانگونه که جناب عقیلی خراسانی در بیان ارزش مقام طبیب فرموده است: ” کدام خیر و ثواب از آن زیاده که شخصی مبتلا به مرضی باشد که از حرکت و قیام و قعود و اتیان عبادات عاجز باشد و شخصی او را معالجه نماید و صحت یابد؟” (۱).
هدف این مطالعه، آگاهی یافتن از دیدگاه قرآن در رابطه با شش اصل ضروری طب سنتی ایرانی در حفظ سلامتی است.
این مطالعه یک تحقیق کیفی از نوع پديدهشناسي است. در این روش، از نمونهگیری مبتنی بر هدف استفاده میشود (۱۱) در پژوهش حاضر نمونهها و معیار انتخاب آنها شامل موارد زیر بودند: ۱- کتب مرجع طب ایرانی که نویسنده آن ۱- مقدمهها از حکما یا اطبای مشهور زمان خود باشد، کتب میتواند مربوط به هر زمانی باشد، مانند “قانون، ذخیره خوارزمشاهی و… “. ۲- کتب و رسائلی که جزء کتب مادر و مرجع نیستند، اما حاوی مطالب کمک کنندهای هستند و گاهی حاوی برداشتی خاص از کتب مادر هستند، نظیر “حفظالصحه ناصری، مفرحالقلوب و …” . لازم به ذکر است که در جریان یک مطالعه کیفی، تعداد نمونهها از قبل تعیین نمیشود و بسته به نیاز در تمام طول مطالعه، نمونهبرداری ادامه دارد (۱۱). اندازه نهایی نمونه بر اساس قاعده اشباع دادهها تعیین میگردد (۱۲). روش اصلی جمعآوری دادهها، ابتدا استخراج مطالب مرتبط با سته ضروریه از نمونهها و سپس دستهبندی آنها بود (فیشبرداری). برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل محتوا استفاده شد. آنالیز محتوایی کیفی، یک روش استنباطی در مراحل ترسیم دادهها به شکل کد و سپس تعبیر آنها به یک درونمایه، و نهایتاً تفسیر معانی از متن است (۱۳). تحلیل محتوایی جایگاه ارزشمندی را در بین تحقیقات به خود اختصاص داده است و ابزار مناسبی برای پژوهشهای کیفی است (۱۴). پس از تکمیل بحثهای طبی، با جستجوی واژگان، موضوعات و الفاظ در نرم افزارهای معتبر قرآنی، آیات مرتبط با یافتهها یافت شده، به برخی از آنها اشاره و در صورت لزوم، از ترجمه و تفسیر آیات نیز استفاده شد. این مقاله قصد ذکر و شرح و بیان تمام آیات مرتبط با بحث ها را ندارد. ذکر منبع در پایان مباحث و پرهیز از اظهارنظر و برداشت شخصی در مورد مطالب موجود در مقاله، از ملاحظات اخلاقی لحاظ شده است.
پس از بررسی دادهها، ۶ درونمایه اصلی و ۵ درونمایه فرعی به دست آمد. درونمایههای اصلی شامل محیط زندگی، با ۲ زیرمجموعه فصلها و اقالیم، تغذیه، حالات روحی، تحرک بدنی، خواب و بیداری و احتباس و استفراغ با ۲ زیرمجموعه مقاربت و قاعدگی بودند.
۱-۴- محیط زندگی
هوا اولین جزء سته ضروریه است و طریق کسب آن، استنشاق از راه ریه و مسام میباشد (۱). هوای مناسب روح، هوای صاف و معتدل و به دور از بخارها و دودهاست. اگر هوا متغیر شود، خیلی سریع باعث فساد بدن میشود (۱, ۴). اسباب تغیّر هوا، یا ارضیست (مانند بلندیها و پستیهای زمین، دوری و نزدیکی کوهها و دریاها، گذر بادها و حال خاک)، و یا سماوی ( مانند شعاع ستارگان و فاصله از آفتاب)، (در آیات ۹۶ و ۹۷ سوره انعام، خدای متعال خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده و ستارگان را برای یافتن راه در تاریکیهای خشکی و دریا عنوان می کند) (۶, ۱۵)؛ و یا مشترکند ( مثل عرض شهرها) (۱۶). حال هوا به سبب اختلاف فصول، اقلیمها، بادها، مجاورت کوهها و دریاها و اختلاف خاکها مختلف میشود (۱, ۱۷). حکیم ارزانی در بیان اهمیت مبحث هوا، در کتاب مفرح القلوب میفرمایند: “نیاز انسان به هوا شدید و در هر لحظه است. لذا هوا، اولین جنس سته ضروریه است”(۱۷).
۱-۱-۴- فصول
هرفصل، مزاج خاصی دارد و با توجه به آن باید در هر فصل، بعضی نکات را رعایت نمود (۱, ۲). بهار معتدل، تابستان گرم و خشک، پاییز سرد و خشک، و زمستان سرد و تر است (۴). در آیه ۲ سوره قریش، خدای متعال به دو فصل زمستان و تابستان اشاره کرده است (۱۸)، که از منظر طب سنتی، مزاج متضاد هم دارند (۱۶).
۲-۱-۴- اقلیمها
برای شناخت اقالیم، شناخت افلاک و زمین لازم است. زندگی در مناطق جغرافیایی خاص، طول زمان روز و شب، مجاورت کوهها و دریاها، دمای هوا، جهت حرکت بادها، خاک، آبهای زیرزمینی و مسکن، مباحثی است که در این بند میگنجد (۱). عقیلی در خلاصهالحکمة میفرماید:” بدان که تغیّرات سماوی و ارضی و معرفت افلاک و بروج و اقالیم و بلدان و نواحی، موقوف به معرفت افلاک و بروج و انجم و خط استوا و تقسیم ربع مسکون است” (۱). آیات فراوانی در کلام ا… مجید حاوی نکات مربوط به بحث اقلیم است، نظیر آیات ۱ تا ۳ الطارق، آیات ۵۸ و۵۴ الاعراف، آیات ۳۰ تا ۳۳ الانبیاء، آیات ۴۵ تا ۴۹ فرقان، آیات ۳۷ تا ۴۰ یس، آیات ۵ و ۷ الرحمن، آیات ۵ و ۶ یونس و آیاتی که در آن از زندگی در باغهای خوشایند، کنار چشمهها (عبارت ” وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ” در آیات متعدد مثل ۱۳۶ آلعمران) (۸)، وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً (۱۹) وخانههای محکم (۲۰) یاد شده است (۶). برای نمونه به آیه ۳۳ انبیاء توجه فرمایید: ” وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ “. “اوست آن كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است هر كدام از اين دو در مدارى [معين] شناورند “(۶, ۲۱).
۲-۴- تغذیه
خوردنیها و آشامیدنیها دومین اصل از سته ضروریه است. بدن دائماً در حال تحلیل است و اگر این تحلیلها از راه غذا جبران نشود، انسان از بین خواهد رفت (۱, ۲, ۴). آب نیز به غذا کمک میکند (۱۷). در طب ایرانی، خوراکیها به دستههایی تقسیم میشوند که از نظر عملکرد در بدن، خاص هستند (۲)؛ مثلاً خوراکیهایی مانند سیب و انار، باعث تولید خلط مناسب در بدن میشوند (۱, ۲). البته خواص تک تک خوردنیها به طور مفصّل در کتب خاصی نظیر ” مخزن الادویه ” آمده است. دستورات تغذیهای متعددی نیز وجود دارد، مانند رعایت ترتیب هنگام خوردن خوراکیهای متنوع، انتخاب ظروف مناسب برای طبخ غذاهای مختلف، غذا نخوردن با شکم پر، جویدن کامل غذا، دوری از پرخوری و… (۱, ۲, ۴, ۱۶). در اینباره ابن سینا در قانون میفرماید: ” امتلاء شدید، همیشه کشنده است، چه از غذا باشد یا از نوشیدنی” (۲). اهمیت تغذیه در قرآن به قدری زیاد است که علاوه بر اینکه برخی آیات از خوراکیهایی مانند عسل، زیتون، انگور، انجیر، انار، خرما و ماهی تازه نام برده است، مانند آیات ۱ تین، ۳۵ نور، ۹۹ انعام، و … (۱۵, ۲۲, ۲۳) که این خوراکیها در طب سنتی نیز ارزش زیادی دارند (۲۴)؛ آیات بسیاری به طور مستقیم به امر تغذیه پرداختهاند، نظیر آیه ۳ مائده که تکلیف را به وضوح مشخص میکند: ” حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلاَمِ…”. و در ترجمه آمده است: ” ر شما حرام شده است مردار و خون و گوشتخوك و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد و [حيوان حلال گوشت] خفه شده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد و [همچنين] آنچه براى بتان سربريده شده… (۷). آیات فراوان دیگری نیز نظیر ای۲۴ عبس و ۱۹ کهف،۱۵۷ اعراف و ۱۴۵ انعام، و ۱۷۳ بقره و… (۵, ۱۵, ۲۵–۲۷) دربردارنده دستورات تغذيهاي هستند. اثرات شفابخشی عسل در آیات ۶۸ و۶۹ نحل بيان شده است (۲۸). در مکتب طب ایرانی بهترین آبها برای نوشیدن، آبی است که در بسترش سنگ باشد، از جنوب به شمال یا از مشرق به مغرب باشد و از بلندی سرازیر شود و خفیفالوزن باشد. حکیم گیلانی میفرمایند: “آشامیدن آب برای ترطیب بدن، ترویح حرارت غریزی و روح حیوانی، طراوت و صفای رنگ و نرمی بدن و… لازم است” (۴). در اهمیت آب در کلامالله مجید، همین بس که فرمود: ” وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ” (۲۱).
۳-۴- خواب و بیداری
خواب و بيداري، جزء سوم سته ضروریه است. حکیم گیلانی میفرماید: “خواب عبارت است از رجوع و میل حرارت غریزیه به سوی باطن به علت طلب استراحت قوا و آماده شدن غذا براي هضم و … ” (۴). علت نیاز به خواب، بازپروری قوا است که طی فعالیتهای روزانه تحلیل رفتهاند؛ به ویژه خواب شب که بسیار مهم است، برخلاف خواب روز که ممكن است ردیء هم باشد (۱, ۲, ۴). در قرآن به موضوع خواب و به ویژه خواب شب، در این آیات تأکید شده است: انعام ۹۶، غافر ۶۱، نمل ۸۶، فرقان۴۷، روم۲۳، نبأ ۹ و ۱۰ (۱۵, ۲۹–۳۲). در آیه ۶۷ یونس، آرامش شبانه بیان شده است: ” هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُواْ فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا “. ترجمه: ” وست كسى كه براى شما شب را قرار داد تا در آن بياراميد و روز را روشن [گردانيد] “(۶, ۳۳).
۴-۴- تحرک بدنی
حرکت و سکون بدنی، جزء چهارم سته ضروریه است. دکتر مصری در تحلیل کتاب مصالحالابدان بلخی مینویسد:”حرکت یا به منظور طلب معاش انجام میشود یا به عنوان ریاضت جسم. دوام حرکت مؤدَی به از بین رفتن قوّت، و دوام سکون، مؤدَی به استرخاء بدن و کسل و ایجاد بیماریهاست” (۳۴). حکما در تدبیر حرکت و سکون بدنی، ریاضت به مفهوم ورزش را مطرح کردهاند و ابنسینا حتی آن را در حفظ صحت، مقدم به سایر امور میداند (۲). جرجانی میفرماید: ” حرارت غریزی که از دل به همه تن میرسد، به مرور زمان ضعیف میشود و باید جایگزین گردد و تنها حرارتی که میتواند جایگزین حرارت غریزی شود، حرارتی است که از حرکت اندامها حاصل میشود که به آن ریاضت گویند” (۱۶). طي فرآیند هضم غذا در بدن، فضولاتی از غذا باقی می ماند که طبیعت نمی تواند آنها را از راههای معمول دفع مثل ادرار، مدفوع و … دفع کند. اگر این مواد در بدن تجمع یابند، ضررهایی حادث میشود. رياضت، به دفع این قبیل فضولات كمك ميكند (۱, ۲, ۱۶). سایر فواید رياضت عبارتست از: گوارش بهتر طعام، سخت شدن اندامها و افزایش قوت تمام قوا. در واقع رياضت باعث برافروخته شدن حرارت غریزی است (۱, ۲, ۴, ۱۶) در قرآن اهمیت داشتن یک بدن قوی ذیل داستان طالوت، غیر مستقیم بيان شده است: (إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ و …. ترجمه: در حقيقتخداوند طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است گفتند چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنكه ما به پادشاهى از وى سزاوارتريم و به او از حيث مال گشايشى داده نشده است پيامبرشان گفت در حقيقتخدا او را بر شما برترى داده و او را در دانش و [نيروى] بدنى بر شما برترى بخشيده است ” (۵). سکون و آرامش، برای بازپروری آنچه در طول روز از دست رفته، ضروریست. خواب، از جنس سکون است (۱) که در مورد آن صحبت شد. در طب ایرانی، برای اعضاء بدن ورزشهای خاصی لحاظ شده است و ورزش آلات تنفس و قفسه سینه، قرائت است (۱, ۲, ۴, ۱۷). آیه ۳ مزمل، با در نظر گرفتن مفهوم کلمه ترتیل از منظر علامه طباطبایی یعنی”تلاوت قرآن به نحوی که حروف پشت سر هم آن، روشن و جدای از هم به گوش شنونده برسد” (۳۵)، غیر مستقیم ریاضت آلات تنفسی را بيان کرده است.
۵-۴-حالات روحی
حرکت و سکون نفسانی، جزء پنجم سته ضروریه است و طبق فرمایش حکیم ارزانی، “همان عوارض نفسانیست و کیفیاتیست که بر نفس عارض میشود به تبع انفعالاتی که حادث شدهاند” (۱۷). در واقع، حرکت نفس برای جلب نافع و دفع مؤذّیست (۱). اعراض نفسانی چند دستهاند و در بدن اثرات خاص خود را میگذارند؛ برخی موجب حرکت روح به خارج شده، بدن را گرم میکنند مانند خشم، لذت، و امید. و برخی، موجب حرکت روح به داخل شده، بدن را سرد میکنند مانند ترس و همَ وغم (۱۶). بحث طب روحانی و ارتقاء ظرفیتهای روحی و معنوی، و استفاده از اعراض نفسانی در درمان بیماریها نیز در این بخش میگنجد (۱۶). در قرآن، حالات مختلفی از روح انسان در مواقع گوناگون عنوان شده است، نظیر آیه ۴۰ توبه : ” لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا” که اشاره به ناراحتی به دنبال ترس دارد (۳۵)؛ و آیاتی که به صبر و توکل توصیه میکنند و با خود، بار مثبت روحی را حمل مینمایند، نظیر آیه” فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ” (۳۱). و این آیات: ۱۵۹و۱۳۴ آل عمران، نساء۱۴۹ ، اعراف ۱۹۹، یوسف ۹۲، نور۲۲ در زمینهی خشم و گذشت، آیات ۴ قریش، ۱۵۵بقره، احزاب۱۹، نحل ۴۷ و ۱۱۲ در زمینهی خوف، و ۴۹ اعراف و ۶۲ یونس در رابطه با حزن و….
۶-۴- استفراغ و احتباس
جزء ششم سته ضروریه، اسفراغ و احتباس است. حکیم گیلانی میفرماید: ” بدان که اخراج برخی مواد از بدن و دفع آنها ضروریست. و همچنین، نگه داشتن برخی مواد دیگر و حبس آنها ، ضروریست برای ابقاء صحت بدن” (۴). اگر ماده واجبالدفع خارج نشود، باعث ضرر میشود و اگر مادهای لازم برای بدن، بیرویه از بدن خارج شود، بدن دچار تضرّر میشود (۱, ۲, ۴, ۱۶). پس اولی را باید استفراغ و دومی را احتباس نمود (۱۷،۱۳). در این زمینه، دو زیر مجموعه به دست آمد: قاعدگي و مقاربت.
۷-۴- قاعدگی
حیض (قاعدگي) از استفراغات است (۳۶) و عدم خروج خون حیض، بیماری محسوب میشود (۳۷). ازطرفی، از احتباسات طبیعی هم، همین خون حیض است که باید در زمان بارداری، محتبس بماند تا جنین رشد نماید (۱). حکیم ارزانی میفرماید: ” فضله طمثی یعنی خون حیض، در هنگام حمل، غذای جنین میشود” (۳۷). در قرآن، ۲ آیه در مورد حیض آمده است:۲۲۲ بقره و ۴ طلاق (۵, ۳۸).
۸-۴- مقاربت
دیگر استفراغ طبیعی، مقاربت است که طی آن منی خارج میشود (۱, ۲, ۴). به قول حکیم گیلانی،” خروج منی یکی از استفراغاتی است که محتاج به اویند در حفظ صحت”. اگر منی خارج نشود، بیماریهایی پدید میآید (۴). امر مقاربت و مسائل مربوط به آن در رسائل متعددی آمده است .طب ایرانی برای مقاربت، دستوراتی دارد مثل پرهیز از مقاربت با زنان روسپی، پرهیز از مقاربت با زنان حائض، پرهیز از افراط در مقاربت (۱, ۴) ، نحوه صحیح انجام مقاربت، پرهیز از لواط و … (۱). در رابطه با روابط مشروع زن و مرد، آیه ۲۲۳ بقره، و در رابطه با پرهیز از مفاسد شهوانی، مانند زنا و لواط، آیات متعددی آمده است، مانند آیات ۱۵ و ۲۴ نساء ، اعراف۸۱ و ۸۰ ، اسراء ۳۲ و نور ۲ (۲۰, ۲۳, ۲۷, ۳۹) و ازدواجهای غیر حلال نظیر آیه ۲۳ نساء (۲۰).
از یافتهها چنین به دست میآید که در طب ایرانی، حفظ سلامتی نیاز به رعایت اموری دارد و این امور، جزو مواردیست که قرآن به آنها تأکید کرده است. در قرآن امور فوق به سه شیوه بیان شدهاند: یا مشابه آیاتی که در رابطه با خوردن و آشامیدن و آیات خواب و بیداری است، به طور مستقیم موضوع مطرح شده است، یا آیات مصادیقی از بحث مورد نظر را ذکر کردهاند، مانند آیاتی در رابطه با غضب، خوف و… ، و یا تلفیقی از دو نگاه مستقیم و غیرمستقیم است، نظیر آیاتی که برای مبحث هوا آورده میشود.
هوای محیط به ابدان، با توجه به ترویح قلبی توسط هوا، بسیار مهم است (۱, ۲, ۴) و نیز، هوا مرکب روح طبي است زیرا از نظر حکما، روح طبی که جدا از روح مجرد است، جسم لطیف بخاری شکل است، و هوا مرکب آن میباشد (۱) پس فساد در هوا، روح طبي را دچار اختلال میکند. در ذیل بحث هوا، فصول و اقالیم بحث میشود. فصول، چون مزاج خاص خود را دارند، باید مطابق با آن مزاج تدابیری را برای فصول مختلف اندیشید. هر فصلی از فصول، احداث امراضی متناسب با طبع خود میکند که مضاد آن، آن را زایل مینماید، مثلاً در فصل گرم اگر گرمی استفاده شود، مزاج بدن به سوی گرمی سوق میکند (۱). مبحث اقلیم، حاوی دو دسته کلی از مباحث است: یک دسته مباحث نجومی و دیگری جغرافیا؛ و در اکثر مواقع نمیشود در آن دخالت کرد (۱). عقیلی در خلاصةالحکمة میفرماید:” هرچند هوای محیط به ابدان از سایر سته ضروریه ضرورتر است، اما بیاختیار است انسان در آن مگر از انتقال از بلدی به بلد دیگر… “(۱). ولی این موضوع، از اهمیت هوا در حفظ سلامتی نمیکاهد. در قرآن، آیات زیادی در رابطه با زیرمجموعههای بحث هوا مثل نجوم وجود دارد، از جمله آیات” … خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقً * وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا “(۴۰)، و نیز داستان هایی که در آن قومی توسط حوادث طبیعی مانند طوفان، سیل، زلزله و… نابود شدهاند، مانند قوم شعیب که با زمینلرزه از بین رفتند (۲۷) و قوم نوح که زندگی شومشان با غرقشدن در آب باران تمام شد (۶, ۴۱). خوردنیها و آشامیدنیها هم در طب ایرانی و هم در قرآن مورد توجه هستند و در هر دو منبع، به نکات ریز فراوانی در زمینه تغذیه پرداخته شدهاست. قواعد اساسی تغذیه را بر اساس قرآن کریم میتوان چنین نگاشت:
۱- ضرورت دقت همهجانبه در تغذیه و انتخاب آگاهانه غذا در آیات ۲۴ عبس و ۱۹ کهف (۲۵, ۲۶)؛
۲- اجتناب از غذاهای پلید و آلوده و تحریم شده در این آیات: ۱۵۷ اعراف، ۱۴۵ و۱۲ انعام، ۳ مائده و ۱۷۳ بقره (۵, ۷, ۱۵, ۲۷)؛
۳- بهرهگیری از غذاهای پاکیزه و سازگار در آیات ۴و ۸۷ و ۸۸ مائده، ۸۱ طه، ۱۶، ۱۳۲ و ۱۵۷ اعراف و ۱۶۸ و ۱۷۳ بقره (۵, ۷, ۲۷, ۴۲)؛
۳- رعایت اعتدال و میانهروی در تغذیه و پرهیز از افراط و تفریط در آیه ۳۱ اعراف (۲۷)؛
۴- استفاده از غذاهای حلال در این آیات ۱ مائده، ۱۱۸ و ۱۴۳ و ۱۴۴ انعام، ۳۰ حج، ۶ زمر و ۱۶۸ بقره (۵, ۷, ۱۵, ۴۳, ۴۴)؛
۵- تغذیه با شیر مادر در ۲ سال اول عمر در آیات ۲۳۳ بقره، ۱۴ لقمان، ۱۵ احقاف و ۶ طلاق (۵, ۳۸, ۴۵, ۴۶)؛
۶- اطمینان از امکان دستیابی همه آفریدگان به غذای کافی در ۶ هود، ۱۵ ملک و ۳۴ ابراهیم (۱۰, ۴۱, ۴۷, ۴۸).
خواب کافی به ویژه در شب، موجب دستیابی به آثار و فواید خواب میشود. اگر خواب نباشد، دوام تعب و حرکت موجب تحلیل روح است. دراینحال، نفس از تدبیر بدن عاجز میگردد و موجب هلاکت است” (۴). قرآن در آیه ” وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا “(۴۹)، خواب را سبات به معنی راحت و فراغت گفته است (۶). خواب باعث آرامش و تجدید قوای حیوانی و بدنی میشود و خستگی ناشی از بیداری و تصرفات نفس در بدن را از بین میبرد (۳۵). تعبیر به سبات، اشاره لطیفی به تعطیلی قسمتهای قابل توجهی از فعالیتهای جسمی و روحی انسان در حال خواب است و همین تعطیلی موقت، سبب استراحت و بازسازی اعضای فرسوده، تقویت روح و جسم و تجدید نشاط انسان و آمادگی برای تجدید فعالیت میشود. لذا این آیه ناظر به خواب به عنوان یک نعمت الهی است (۵۰). فعالیتهای بدنی، از دیگر امور لازمه حفظ صحت است و در قرآن آیهای که مستقیماً به این موضوع بپردازد وجود ندارد، اما ذیل داستانهايي مانند داستان طالوت نبی، اهمیتِ داشتنِ بدنی نیرومند گوشزد میشود (۶). یکی از مهمترین راههای نیرومند ساختن بدن، ریاضت ( ورزش) است (۴, ۵۱). در تفسیر آیه ۲۴۷ بقره آمده است: نبوّت و سلطنت دو امری بود که بنیاسرائیل همواره به آن فخر میکردند و طالوت از هیچ یک از این دو امر بهرهمند نبود، ولی از نظر خدا سلطنت پول نمیخواهد بلکه نیروی فکری و جسمی میخواهد که طالوت دارد (۳۵). انتخاب الهی بر اساس لیاقت است و قدرت علمی و توانایی جسمی دو شرط لازم برای فرماندهی لشگر است (۵۲). علم و قدرت جسمی دو امتیاز واقعی و درون ذاتی است و رهبر با علم خود مسیر سعادت جامعه را تشخیص میدهد و با قدرت خود آن را به موقع اجرا میکند. از طرفی “بسطه” اشاره به وسعت وجودی انسان در پرتو علم و قدرت دارد. یعنی انسان در پرتو دانش و فرزانگی و نیروی جسمی کافی، از نظر وجود و هستی وسعت مییابد و گستردهتر میشود (۵۰). اعراض نفسانی، در حفظ صحت و یا دور شدن از آن مهمند، زیرا بسیار سریع در جسم اثر میکنند. مثلا کسی که میترسد، فوری بدنش سرد میشود (۱۶). آیاتی که در زمینهی اعراض نفسانی آمدهاند، اکثراً به شکل غیرمستقیم دعوت به کسب و یا دوری از یک عرض نفسانی میکنند، برای مثال در آیه ۱۳۴ آلعمران، کظم غیظ به عنوان صفتی از صفات متقین بر شمرده شده است:” وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ * لَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ و….” (۸) و یا آیه ۴۵ بقره، صبر را صفت خاشعان بیان نموده است (۶). غم و ترس که در طب ایرانی هر دو موجب سردی بدن هستند (۱, ۲, ۱۶) ، دربرخی آیات همراه هم آمدهاند و انسان به طور غیرمستقیم به دور ماندن از آنها تشویق میشود، مانند آیه ۶۲ یونس: ” أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ” (۳۳). سوره اعراف آیه ۴۹ نیز چنین است (۲۷). بدین ترتیب، با ذکر مصادیق و مثالها اعراض نفسانی مهم بازگو میشوند. استفراغ خون ماهانه از بدن خانمها، بیانگر بیفایدهبودن این مواد دفعی برای بدن در حالت طبیعی است، زیرا فایده آنها فقط در هنگام بارداری و برای جنین است (۱۷) و اگر جنینی نباشد، چه بسا که انباشته شدن آنها در بدن مضر هم باشد (۳۷). با تشکیل جنین، اگر این مواد دفع شوند، جنین جای مناسبی برای رشد نخواهد داشت، پس در شرایط بارداری احتباس آن لازم است (۳۷). امر مقاربت در طب ایرانی جایگاه مهمی دارد، زیرا جماع هم حرکت بدنی است، هم به دلیل توجه نفس به آن یک حرکت نفسانی است (۱, ۲)، وهم به دلیل خروج منی، یک استفراغ محسوب میشود (۴). بنابراین این موضوع ۳ جزء از سته ضروریه را دربردارد و رعایت اصول صحیح آن در حفظ سلامتی بسیار مهم است. قرآن در آیات ۲۲۲ و ۲۲۳ بقره تأکید به آمیزش از طریقی که خدا دستور داده، فرموده است. در آیات متعددی از لواط، با عبارت “فاحشه به معنی عمل بسیار زشت” (۵, ۶) یاد شده، نظیر آیات ۵۴ تا ۵۶ نمل، و ۷۸ و ۷۹ هود، و ۸۰ و ۸۱ اعراف، در مورد قوم لوط و به پرهیز از زنا به عنوان یک عمل زشت، نیز صراحتاً امر میشود که مثال واضح آن، آیه ۳۲ اسراء است: ” وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلًا ” (۶, ۳۹). بنابراین قوانینی که در طب ایرانی برای جماع آمده است، در قرآن به وضوح بیان شدهاند. مطابق اصول طب ایرانی، هم زمان دو یا چند استفراغ را نباید با هم انجام داد (۱). پس زنان حائض، نباید مجامعت داشته باشند. از طرفی طبیعت از ناپاکی کراهت دارد (۱) پس مردان هم در این زمان نباید مقاربت کنند.
انسان برای حفظ سلامتی، نیاز به عوامل ضروریهای دارد که بر حسب استقراء، از دیدگاه حکما ۶ امر هستند (۱, ۲). با تفحص در آیات قرآن درمییابیم که این امور به طور مستقیم یا غیرمستقیم و با ذکر مثال و مصداق، در کلام خدا آمدهاند. آنچه در این مقاله آمد، از طرفی اشارهای مجمل بود به بُعد علمی قرآن در موضوعات علم طب، آن هم بر مبنای نگرش مکتب طب ایرانی، و از سویی دیگر یافتههای این مطالعه، دلیلی آشکار هستند مبنی بر اینکه طب ایرانی هنوز زنده است و علیرغم پیشرفت تکنولوژی، هنوز هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و در تأیید یک مطلب، چه دلیلی محکمتر از کلام خداست؟ که خود فرمود: ” قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ * يَهْدِي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ “(۷). در این رابطه، صاحب کتاب مفرحالقلوب میفرماید: ” اقوال حکما هر چه که باشد، هر چه به شرع توافق دارد، معتبر است و الّا، مردود” (۱۷). با این تفاصیل، به علاقمندان پيشنهاد میشود که با الهام از کلام خدا و با مطالعه دقیق کتب طب ایرانی از یک سو، و با تفحص بیشتر درباره نیازمندیهای بشر امروزی از سویی دیگر، بر امور ضروریه حافظ سلامت مطالعات بیشتری انجام دهند.
۱- از آن جا که درتنظیم مقاله از کتب کهن ایرانی استفاده شده است، بدیهی است که تاریخ نشر و نوبت چاپ درج شده، بر اساس تصحیح در زمان کنونی میباشد و کتابتِ خود کتابها در زمان حیات نویسنده و سالها بلکه قرنها پیش است:
ابنسینا: قرن ۴ هـ ق؛ علی ابن عباس مجوسی: قرن ۴؛ جرجانی: قرن ۶؛ عقیلی خراسانی: قرن ۱۲؛ حکیم گیلانی: قرن ۱۳ هـ ق؛ بلخی: ق ۳
۲- توضیح برخی اصطلاحات
حرارت غریزیه: حرارتی است که تقویت و حفاظت بدن به آن است و افعالی که طبیعت برای بقای بدن اجباراً باید انجام دهد، بدون آن تمام نمیشود (۱).
قوا: جمع قوه است. امری است در وجود حیوان که به واسطه آن صدور و ظهور افعال شاقه و حرکات متعبه ممکن میشود (۱).
طبیعت: قوه مدبره بدنیه است و آنچه که لایق و سزاوار تدبیر و حفظ بدن است، از او بیاختیار صادر میشود (۱).
روح: منظور، تعریفی است که اطبا از روح دارند نه روحی که جزو مجرّدات است و طبق تعریف اطبا، روح، جسم لطیف بخاری شکل است كه از قسمت لطيف خلط خون در بدن پديد مي آيد (۱).
بدین وسیله از استاد بزرگوار جناب آقای دکتر محمد مهدي اصفهانی به دلیل راهنماییهای ارزندهشان، از کارکنان کتابخانه حوزه علمیه امام صادق قزوین و از تهیهکنندگان نرمافزارهای قرآنی جنّات و المائده ۲ قدردانی میشود.