تأثیر چشمگیر “یو می هو” بر فلج ناشی از سکته مغزی

“یو می هو تراپی” نه فقط برای درمان بسیاری از بیماریهای مربوط به اندام ها و ارگانهای داخلی بدن مفید است، بلکه برای رفع مشکلات ناشی از سکته مغزی نیز مفید است. اینک یک نمونه از این موارد را ذکر می کنیم:

– آقای کاواباتا، ۷۲ ساله،در طول ۲۱ سال اخیر به شغل رانندگی تاکسی مشغول بوده است. وی وقتی که به مرکز درمانی انستیتوی طب پیشگیر برای درمان خود مراجعه کرد،دیگر به یک معلول شبیه بود. در نیمه های یک شب وی به قصد رفتن به دستشویی از خواب بر می خیزد، اما به محض اینکه از تختخواب بیرون می آید و روی پا بلند می شود، ناگهان با یک شوک غیر منتظره، به عقب می افتد. یک پایش فلج شده بود و نتوانسته بود وزن او را تحمل کند. به محض ایستادن، تعادلش بهم خورده و به زمین افتاده بود. از همین زمان، مشکلات او شروع و دچار عوارض زیر شده بود:

– نمی توانست مستقیمأ حرکت کند.

– پای راست او در هنگام قدم زدن به سمت راست می پیچید.

– در هنگام قدم زدن دمپایی پای راستش بیرون می آمد و او کنترلی بر آن نداشت.  

– در هنگام بالا رفتن از پله ها، اغلب پای راست او با پله ها برخورد می کرد.

– به دلیل انقباضات و گرفتگی شدید عضلانی، احساس می کرد که سنگ بزرگی را به دوش می کشد.

– بدون عصا یا کمک از نرده ها، نمی توانست از پله ها بالا برود.

– دستهای او، گرمای آب را احساس نمی کرد.

– نمی توانست سکه های داخل جیبش را شناسایی کند.

– دکمه های بالای پیراهن خود را نمی توانست ببندد.

– نمی توانست دکمه یا زیپ شلوارش را باز و بسته کند.

– هر ۳۰ دقیقه نیاز به دستشویی پیدا می کرد.

– هنگام دراز کشیدن به شکم و سینه، هیچ حسی روی سینه خود نداشت.

– اگر چه تقریبأ بخش عظیمی از بدن او دارای حس بود،با این حال احساس سنگینی و فلج شدگی داشت.

– به طور غیر عادی عرق می کرد.

– گرایش و توانایی جنسی خود را از دست داده بود.

– از دو سال قبل که دچار سکته مغزی شده بود، انگشتان دست چپ او احساس برق گرفتگی داشت. در بیمارستان، پزشک به وی گفته بود که این مسأله مهمی نیست و به زودی خود به خود خوب می شود! اما نه تنها بهبود نیافته بود، بلکه انگشتان دست راست او نیز دچار این حس شده بود. سپس این حس به پاهای او نیز منتقل شده بود.

معاینه او بر اساس “یو می هو تراپی”، نشان داد که پای چپ او بلندتر از پای راستش است، لگن سمت راست او ۲ سانتیمتر بالاتر از سمت چپ قرار دارد. پای راست او به سمت خارج چرخیده است.

درمان او بر اساس “یو می هو”، از همان زمان آغاز شد و او با شکیبایی، کار را دنبال می کرد. سفتی عضلات او آنچنان بود که بیشتر به پوست بدن اسب آبی شبیه بود تا بدن انسان.

در ابتدا، وضعیت او متغیر بود. روزی احساس بهبودی می کرد و روز دیگر احساس می کرد که به حالت اول باز گشته است. اما کم کم روند بهبودی، خود را نشان داد و هر روز احساس پیشرفت در سلامتی داشت.

– در جلسه اول، به طرز باور نکردنی عضلات او سفت و منقبض بود. پس از پایان جلسه اول، او موفق شد، در حالت ایستاده، خودش شلوار راحتی اش را عوض کند. کاری که قبلأ به دلیل عدم توانایی در حفظ تعادل خود، منی توانست انجام دهد. این نتیجه برای او بسیار غیر منتظره بود.

– تا جلسه پنجم، به دلیل انقباضات شدید عضلانی، هنگام دریافت ماساژ، احساس درد می کرد؛ اما در این جلسه که تا حدودی عضلات او نرم شده بودند، احساس دردی نداشت. پس از پایان جلسه به سختی موفق شد که بدون استفاده از عصا یا تکیه گاه دیگری از پله ها بالا برود.

– در جلسه دهم، تقریبأ توانست تعادل خود را حفظ کند و مستقیم حرکت کند.

– در جلسه شانزدهم، موفق شد که دیگر به راحتی از پله ها بالا برود و پای راستش را به خوبی کنترل کند تا به پله ها اصابت نکند.

– در جلسه بیستم، موفق شد بدون به هم خوردن تعادل، مستقیم راه برود. در این جلسه دوباره احساس گرفتگی و انقباض شدید عضلانی کرد که نشانۀ واکنش بدن او در مقابل درمان بود. دیگر انتظار بهبود نهایی بیهوده نبود. کمتر از سابق نیاز به دستشویی پیدا می کرد.

– در جلسه بیست و نهم، توانست دوچرخه سواری کند،در حالی که با یک دست نیز چتر را بالای سر خود نگه دارد.

– در جلسه چهل و دوم، احساس برق گرفتگی در هر دو دست کمی بهتر شده بود و دیگر می توانست گرمی آب را احساس کند.

– در جلسه پنجاه و یکم، احساس نیاز به دستشویی به هر یک ساعت، یک بار افزایش یافت. احساس برق گرفتگی در دست چپ بسیار بهبود یافته بود. اکنون می توانست دکمه های بالای پیراهنش را باز و بسته کند و سکه ها را در جیبش شناسایی کند.

– بعد از جلسه شستم، دیگر دمپایی از پای چپش بیرون نمی افتاد و چرخش به خارج پایش اصلاح شده بود. گرمای آب را اکنون هم چون یک فرد سالم احساس می کرد.

– در جلسه هفتادم، نرمی عضلات او به اندازۀ نصف نرمی یک فرد کاملأ سالم شده بود. احساس برق گرفتگی در دست ها و پاها به نحو چشمگیری بهبود پیدا کرده بود.

– در جلسه نودم، انقباضات بدن او تقریبأ برطرف شده بود. حالا دیگر میتوانست وجود کلیه اعضای بدن خود را احساس کند.

– بعد از جلسه صدم، توانست تعادل بدن خود را به خوبی حفظ کند، به نحوی که حتی میتوانست در قطار در حال حرکت نیز بدون ترس از افتادگی راه برود.

– بعد از جلسه یکصدوبیستم، گرایش به فعالیت جنسی دوباره در او بیدار شده بود، اما هنوز توانایی جنسی خود را کاملأ به دست نیاورده بود. وزن بدن او سه کیلوگرم کمتر شده بود.

– بعد از جلسه یکصد و پنجاهم و پس از ۵ ماه درمان با “یو می هو”، به جز احساس گهگاه برق گرفتگی در محدوده کوچکی از بدن خود، بقیه عوارض بیماری او کاملأ بهبود یافته بود و او با وجود سن بالا، همچون یک فرد کاملأ سالم به زندگی طبیعی خود بازگشت.

                                              دکتر سایونجی ماسایوکی